۱۵۸ روز و ۱۴ ساعت و ۱۰ دقیقه مانده به چیزی که دوست دارم هر چه سریع‌تر از شرّ آن خلاص شوم :) 

اگر کسی هست که اینجا را می‌خوانَد، به احترامش لازم دانستم که بگویم ۱۵۸ روز آنلاین نخواهم شد. 

بدرود.

 

ایستاده
ابر و باد و ماه و خورشید و فلک»، از کار
زیرِ این برفِ شبانگاهی
بدتر از کژدُم،
می‌گَزَد سرمایِ دی ماهی.
کرده موج برکه در یخْ برف
دست و پای خویشتن را گم
زیر صد فرسنگ برف،
اما
در عبور است از زمستان دانهٔ گندم.

محمدرضا شفیعی کدکنی_۱۳۷۳

 

پ.ن: چقدر هم که آنلاین نمی‌شوم! 

حداقل هفته‌ای یک بار، بی‌اراده به اینجا سرک می‌کشم. اما فعلاً خاموش خواهم بود. 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها